گفت و گو با بهاره افشاری
در خانواده مذهبی بزرگ شدم
من در یک خانواده بسیار مذهبی بزرگ شدم. بیشتر خاطرات من و دوره بچگی من در محرمها و تکیهها بوده ولی هیچ وقت هیچ جا نگفتم. تمام این سالها آدم معتقدی بزرگ شدهام نه مذهبی یا هرچیز دیگری که اسمش هست. بیشتر معتقد بزرگ شدم و به اسلام واقعی اعتقاد دارم که تسلیم شدهام.
هر روز صبح که از خانهام بیرون میآیم عادت دارم که بسمالله میگویم و باورم بر این است که بسپرم خودم رو به چیزی که مافوق من است و بالای سر من است و همه این سالها مواظب من بوده است. به این خانه که میخواستم بیایم به برادرم گفتم که جای این که هر روز یه چیزی را بخوانم در دلم و یک روزهایی حتما یادم میرود، وقتی میخواهم بروم بیرون این را ببینم و بخوانم. و الان دیواری به اندازه دیواری که الان پشت سر شماست آیههای قرآن است در خانهی من.
چرا طراحی لباس؟
من قبل از آنکه بازیگر شوم ، طراحی لباس انجام میدادم.
اواخر سال 83 ، درست سه ماه قبل از آنکه بازیگر شوم ،شدم جوان ترین طراح لباس ایران شدم. حتی درآن زمان مجله چلچراغ عکس مرا در مجله چاپ کردند و نوشتند که او جوان ترین طراح لباسی است که دارد در ایران کار میکند. سه چهار ماه بعد بازیگر شدم.
پس شما قبل از بازیگر شدن مزون هم داشتید؟
بله.خیلی از چهره های سینمایی و ستارههای آن سینما و تلویزیون مشتری های من بودند . یک شوی خیلی بزرگ در
آـاس ـ پ گذاشتم و بعد از آن یک مزون خیلی کوچولوی چهل متری راه انداختم و آنجا کار میکردم. در آن شوی آ ـ اس ـ پ خیلی از بازیگران و هنرمندان آمده بودند.
آن موقع برای آموزش طراحی لباس در کلاس هم شرکت کرده بودید؟
نه.من دانشجوی نقاشی بودم و اصولا از بچگی رنگشناسی را دوست داشتم و خیلی روی رنگ و مسائل مربوط به آن فکر و کار میکردم. الان هم اگر به طراحیهای من نگاه کنید میبینید که برای من مسئله رنگ مهمتر از خود طراحی است. همان موقع و بعد از آن پیش یکی دو نفر از طراحان هم دوره دیدم.
در سال هشتاد و سه، دوست من که طراح لباس بود کار مرا دید که داشتم برای خودم طرح میزدم. گفت: چرا طراحی لباس نمیکنی؟
گفتم: میخواهم شروع کنم. گفت:سرمایه داری؟ گفتم: بله.مقداری دارم. گفت:پس ما با هم شریک میشویم.آنجا با هم شراکت کردیم و آن شو برگزار شد.
بعد از اینکه به صورت حرفه ای بازیگر شدید،طراحی لباس را رها کرده بودید؟
موقعی که بازیگر شدم،دو سال ونیم مزونم را تعطیل کردم و این از لحاظ مالی خیلی به من لطمه زد چون من ازآنجا خیلی درآمد خوبی داشتم.این تعطیلی به خاطر حجم کاری و اتفاقاتی بود که در زندگی شخصی من افتاد.
بعد از آن دو سال و نیم تعطیلی،دوباره یک شو گذاشتم اما آن ماجرا فقط یک شو بود و دفترم را راه نیانداختم وبعد دوباره وارد یک دوره دو سال و نیم پر کاری در بازیگری شدم و بنابراین نمیشد کار مزون را داشته باشیم، چون کسی را نداشتم که به اندازه خودم به او اعتماد داشته باشم و همه کارها را به او بسپارم.
حالا دو ماه است که دوباره این کار را شروع کردم. دوستانی دارم که میتوانم به آنها اعتماد کنم.اول تابستان یک شو گذاشتم و مزونم را هم راه انداختم.تصمیم دارم اول هر فصل به صورت مداوم شو بگذارم و در دفتر سفارش قبول کنم.
این دفتر که راه انداختید، فقط دفتر طراحی لباس است؟
نه.اینجا دفتر گرافیک ، معماری و طراحی صنعتی است. چیزی که در ایران وجود ندارد،استودیو دیزاین است.
استودیو دیزاین جایی است که تو میتوانی همه چیز مربوط به طراحی،از معماری تا طراحی داخلی و بخش های دیگر را در آن پیدا کنی. در این دفتر، بخش طراحی لباس را من مدیریت میکنم.
گفتید که حدود هشت سال پیش که هنوز بازیگر نشده بودید هم طراحی لباس میکردید.حالا که دوباره شروع کردهاید،فکر میکنید چقدر تغییر کردهاید؟
آن موقع بیشتر وقتها خیلی ضرر میکردم چون مثلا ممکن بود قیمت تمام شده یک مانتو، با آنچه که میفروشم چندان تفاوتی نداشته باشد.الان میدانم که از پروسه طراحی تا تهیه پارچه تا تولید، چگونه کار کنم که ضرر ندهم.
این موضوع محصول تجربه است و هر چه جلوتر میروی آشناتر میشوی و طبیعی است که من هم بعد از حدود هشت سال تجربیات خوبی به دست آوردهام.
اما به هر حال شرکتهای معروفی در لباس و طراحی آن هستند که همه کارهای طراحی و تولید لباس را انجام میدهند.
بله اما آنها company هستند وکارشان گستردهتر است.اما من شخصی و برای آدمهای خاص کار میکنم.البته ممکن است که چند سال بعد بخواهم این شرکت را تبدیل به کمپانی کنم،اما فعلا این گونه نیست. البته از همین الان برای سازمانها و کارخانههایی که نیاز به لباس های متحدالشکل دارند،طراحی و تولید انبوه هم انجام میدهم.
آیا شما فقط برای خانم ها لباس طراحی میکنید؟
بیشتر برای خانم ها طراحی میکنیم اما به صورت محدود، برای آقایان هم طراحی خواهیم کرد.
پس این خیلی فرق دارد با اینکه شما یک برند را تولید کنید و در دید عموم بگذارید تا آنها خودشان تشخیص بدهند که چه لباسی را باید بپوشند. اینجا خودتان باید همیشه هنگام انتخاب یا طراحی حضور داشته باشید.
بله.من همه طراحیهای لباسهایم را خودم انجام میدهم . ممکن است بدهم یک نفر آن طرح را که در نظر گرفتهام پیاده کند اما طرح کلی را همیشه خودم میدهم.
می دانید بازیگری شغلی است که شما در کل طول سال درگیر آن نیستید. ممکن است شما شش ماه از سال را بیکار باشید.ضمن آن الان من ب یک سری از دوستان همکاری میکنم که کارشان را دوست دارم و میتوانم به آن ها اعتماد کنم. بنابراین خودم طراحیها را انجام میدهم و بعد به کار نظارت میکنم.فکر میکنم میتوانم هر دو کار را با هم انجام دهم.
آیا ممکن است آنقدر سرتان شلوغ شود که بازیگری را رها کنید؟
نه.همین الان سرم شلوغ است ولی کارم را هم انجام میدهم.من هم بازیگری و هم طراحی لباس را دوست دارم و قطعا انجام همزمان آنها منافاتی با هم ندارد. شما میبینید در آن طرف آبها ، خانم لوپز هم خوانندگی میکند و هم بازیگری و هم یک برند معروف را هدایت میکند. کارهای ما که هیچ وقت آنقدر نخواهد شد.
به نظرم همه اینها کاملا قابل هماهنگی است و مشکلی به وجود نخواهد آمد.
نکتهای مانده که بخواهید آن را عنوان کنید؟
بله.مسئلهای که در ایران وجود دارد، مسئله کپیرایت است. ببینید،من الان دفترم را ثبت کردم و طرحهای ما هم در کاتالوگهایی که میدهیم و سایت ما هست اما چیزی که اذیتمان میکند این است، که در اینجا کپیرایت وجود نداد و ممکن است ایدههای شما را بگیرند و طرحهایی بر اساس آن بدهند و به تولید انبوه برسانند. سه سال قبل با من این کار انجام شد.
آن موقع یک سری مانتو آمد بیرون که خط کج داشت که روی آن مونجوقدوزی شده بود و خیلی گل کرد و بعد با قیمت خیلی ارزان، مثلا پنج هزارتومان بازار را پر کرد.آن طرح،یکی از طرحهای من در سال هشتادوسه بود.